-
این صفحه رو ببینید! کار قشنگی کردن واسه موندن در تاریخ. اگه واسه هر چرت و پرتی که اینا میگفتن کسایی دست به دست هم بدن و از این کارا بکنن دیگه یاد میگیرن که زر زیادی نزنن!
- چند وقت پیش یکی از ماشینای فرمول یک رو تو انگلیس آورده بودن تو خیابون مردم حالشو ببرن! فکر کنید چقدر آسفالت خیابونشون صاف و صوفه که اینکارو با یه همچی ماشینی میکنن. حالا اگه ماشین شما از این جیپای صحرا با شاسی بلند هم باشه کافیه یه روز تو خیابونای تهران اینور اونور برید تا چند بار سرتون بخوره به سقف. مثل من که دیروز تو تاکسی، ورودیه میدون توحید به چمران اینجوری شدم!
- اروپا این جریان تعلیق غنی سازی رو همینطوری قبول نکردهها! اگه خدا کرد و انقلابی شد و دستای کثیف اینا رو شد اسم این کارو میزارن ترکمانچای سیام! یکی اون زمانا بود بیست و نه تای دیگه تو دولت جمهوری اسلامی که با دادن کلی امتیاز و فروش منابع کشور و هر ذلت دیگه میخواد خودشو نگه داره و دو دستی چسبیده به قدرت.
- یه مدتیه گویا به روز نمیشه. کسی میدونه جریان چیه؟ من اصلا وقت نکردم تو نت بگردم دنبال دلیل این موضوع.
-
اینو ببینید! من لازمه چیزی بگم؟ من نمیدونم این مجلسه یا سیرک! جناب آقای جنتی هم که فرمودن ما خداییم و هر چند همه اعتراض کردند اما خوب ایشون خدا هستن و بقیه هم غلط میکنن! آخرش من خودم با همین دستام جنتی رو خفه میکنم!
- چند وقت پیش داییم از ایتالیا برگشته بود و داغ دلش دوباره تازه شده بود. تازه ایتالیایی که میگن بین اروپاییها آدمای شلخته حساب میشن. تعریفها میکرد و حسرتها میخورد که عمرشو اینجا تلف کرده واسه هیچی و همش میگفت اگه میتونید برید. میگفت یه دنیای دیگه است که ادم توش احساس امنیت و آرامش میکنه. میگفت هی هوار میزنیم که دو هزار و پانصد سال فرهنگ داریم، هیچ نداریم. فرهنگ رو باید اونجا دید. چرا ما ایرانیها به این روز افتادیم؟
- روزهایی که خنجر ریز رفت
از غلاف تهی چه می توان کشید
جز آه خفیفی نیم سوز
که در پشت لب های بسته فرو بنشیند
...