- خیلی سخته شش ماه روی موضوعی کار کنی که هیچ نتیجهای ازش نمیگیری و بدتر از اون اینه که اصلا نمیشه پیشبینی کرد این روش به جواب میرسه یا نه!
- همیشه برام جالب بود که چرا تو ایران با این اوضاع افتضاح پلیس و آگاهی کسی بانک نمیزنه! و از همه اینها باحالتر اینه که هر از چند گاهی تو روزنامه مینیویسه سارق بانک بعد از دو هفته دستگیر شد! خوب این دو حالت بیشتر نداره... یا اینکه یه آفتابه دزد رو گرفتن اینقدر زدن که تصمیم گرفته اعتراف کنه بانک جهانی رو هم میخواسته بزنه! یا اینکه وزارت اطلاعات و آگاهی ایران اینقدر قویه که... جریان اون جنگل و خرگوشه رو که شنیدین! همه اینها کنار این کسایی که دخترها رو میدزدن آخر آی.کیو هستن! طرف یکی رو میدزده و بعد هم شماره تلفنشو بهش میده و دختره میره شکایت میکنه و یا همون شماره تلفن یا پلاک ماشین رو میده به آگاهی و سیم سوت آقا پسره رو میگیرن... خوب آدم عاقل این چه طرزه کار خلاف کردنه!
دیروز یکی از بچهها از قول یه خلافکار میگفت بردنش آگاهی و یارو دیده که یه نفر دیگه رو گرفتن و دستاش رو که از پشت بسته بودن اونقدر آوردن بالا که کتفش دررفته و بعد اعتراف کرده! خودش تصمیم میگیره بدون کتک خوردن به هر چی اونا میخوان اعتراف کنه و بعد هم پول میده میاد بیرون! آی حال کردم...
- این جریان سیم کارتهای اعتباری و طرز برخورد مخابرات با دارندگان اونها و اینکه حقی برای مالکیتشون قائل نیست نشون دهنده اوج مدیریت و قابلیت اطمینان به این دولت و نظامه و اینکه حق مردم از نون شب این بندگان خدا مهمتره...
- خدا شما را گیر راننده خالیبند پر حرف نندازه بخصوص وقتی اعصابتون خرده و نشستین تو تاکسی و تو ترافیک گیر کردین...
- بعضی وقتها اینقدر بچه میشوم و بچه بازی در میآورم که خودم جا میخورم...
- نه خطی، نه خبری... حتی همان چند کلمه گاهگاه هم دیگر نیست... میبینی! این روزها طول روز را کنار تو قدم میزنم، صبحانه و نهار و شامها را با تو میخورم و کنار تو میخوابم... چشمها بسته باشند یا باز تفاوتی ندارد... پر شده همه جا از شدت بودنت و من دیگر مثل پیشترها سعی نمیکنم فراموش کنم... میخواهم لذت ببرم، مملو شادی شوم و سرشار از هر رایحه تمام عطرهایی که تویی... و فکر کنم اگر تو باشی، آسمان و آب چه مزهای میدهند، لحظهها چه رنگی میشوند و زلال همه ستارههایی که با تو تماشایشان میکنم کجا هستند... فکر کنم به همه گلهایی که میان موهایت میگذارم و همه قدمهایی که با تو و برای تو میروند... همه مهربانیهایی که تویی و همه اشتیاقی که منم... کاش بدانی همه اینها برای توست و نروی...