آن مرد...

- خبر جالبی بود این ایده بچه‌های چلچراغ... توی جشن نمیدونم چندسالگیشون یه سایت ساختن برای خاتمی! خودش قبول نکرده و قراره که به زودی یه سایت درست و حسابی راه بندازن و گفته که...

عشق به حقیقت و تلاش برای دریافت آن و عشق به آزادی و تعالی و کوشش برای رسیدن ‏به آن جوهر آدمی است. و اگر امید به این دریافت و رسیدن نبود زندگی پرمرارت آدمی در ‏طول تاریخ ناممکن می‌شد.‏
آنچه خواستنی است دوستی و مهر است که زندگی را طربناک می‌کند و آنچه نا خواستنی ‏است خشونت و نامهربانی است که جهنم جان آدمی است.
برای عزیزانی که هدیه ارزنده وبلاگ را به من ارزانی داشتند و برای همه ارجمندانی که با ‏اظهار نظر خود جان خسته مرا نواختند آرزوی شادکامی و سلامتی می‌کنم.‏
بیایید تا ایمان به حق را با هیچ متاعی سودا نکنیم.‏
‏ و بیایید برای آبادانی و اعتلای ایران عزیز از هیچ کوششی خسته نشویم.‏
و بیایید امیدوار باشیم و با همبستگی و بیداری راه سربلندی را با یکدیگر طی کنیم

کامنتهایی هم که ملت گذاشتن جالب بود... و زیاد همونطور که ادمین سایت گفته...

جاده ها با خاطره قدم های تو بیدار میمانند... که روز را بیشباز میرفتی... ما درعتاب تو میشکوفیم... در شتابت... در دفاع از لبخند تو... که یقین است و باور است... دریا به جرعه ای که تو ازچاه خورده ای حسادت میکند "شاملو"

بعضی‌ها را که میخواندم گریه‌ام گرفت... تاریح قدر خاتمی را میداند...

- یادم نمیرود روز انتخاب شدن احمدی‌نژاد نبوی یه چیزی نوشت به این مضمون که ای ول! حالا چهار سال سوژه واسه خنده داریم... واسه خنده! آقا این یارو واقعا مشکل داره اون از حرفاش درباره تخم مرغ تو گردهمآیی پزشکان و اینم از زر جدیدش درباره موسیقی پاپ...

نظرات 1 + ارسال نظر
shamsi شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:22 ق.ظ

سلام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد