دانشجو


- مثلا قرار است دانشجوها جزو اقشار فرهنگی و فرهیخته این مملکت باشن اما از خودمان بدتر خودمانیم. دو روز پیش در مراسم اهدای جوایز مسابقات جام رمضان در سالن کوی دانشگاه قرار بود قسمتی از برنامه موسیقی سنتی از گروه تنبور شمس باشه که امدند و زدند و رفتند و ای ول هم داشت. اما همان اولش که سرپرست گروه از کمبود امکانات شکایت کرد -دریغ از میکروفن کافی حتی- یکی از وسط داد زد که خوب نزن بیا پایین و هرهر زد زیر خنده و کلی کیفور شد که عجب تیکه‌ای پرونده و بهد هم که هی وسط اجرا موبایل این و اون زنگ میزد. دخترا هم که انگار رفته بودن کنسرت شانیا تواین هی دست و سوت و این حرفا. اول که اجرای موسیقی سنتی باید در مراسم درخور آن باشد که چهار نفر آدمی که به ان علاقه دارند مخاطبش باشند و دوم آنکه هی نگید دانشجوها تحصیلکرده و فهیم هستند! تقریبا هشتاد درصد اونها از ادب و فرهنگ هیچ نمیفهمند.

- دیروز یکی از بچه‌ها صفحه حوادث شرق را گذاشت جلوام که بخوان. جالب بود قضیه این آقایی که از خانمها به بهانه داشتن عکس و مدرک از روابط پیشین اخاذی میکرد. اول اینکه هنوز توی این جامعه قبول نشده که داشتن دوست پیش از ازدواج مانعی در آن نیست و دیگر اینکه این پلیس ایران عجب عملکرد جالبی دارد! نوشته بود بعد کلی فکر کردن رفتن خونه طرف رو گشتن دوربین پیدا کردن بعد نشستن فکر کردن که این دوربین خوب حتما فیلم داره و دوباره رفتن گشتن تا فیلم رو پیدا کردن. ما خداییم!

- نمایندگان مجلستون هم لباس بسیجی پوشیدن رفتن مجلس و گفتن تا بسیج هست امریکا جرات نداره کاری کنه و ما هم نمردیم و فهمیدیم آمریکا از یه چیز میترسه و اونم بسیجه! نوشته بودن جمعیت بسیجی ایران یازده میلیون نفره که از این تعداد خودتون حساب کنید که یه چند تاییش بچه‌های دبستان و راهنمایی و دبیرستان هستند و کلیشون هم کسبه بازار که حاضر نیستن خودشونو یا مالشونو یه هوا به خطر بندازن بعدش چقدر میمونه؟ دوازده میلیون!

- اینقدر نظم داشته باشین تو رانندگی قول بهتون میدم نصف ترافیک تهران حل شه!

- مرکز تحقیقات مخابرات ایران ۱۵۰ میلیون دلار دانه‌ای هفت تومن را خرج هیچ و پوچ کرده و دوتا دستگاه خریدن برای کارای الکترونیکی که به هیچ دردی نمیخوره! پول هست بابام جان! مال نفته، نفت هم که مفته بریزید بپاشید، منو ریل بسازید، خدمت گذاری کنید به مردم فقط خاک بر سرتون کنن که اندازه مرغ شعور ندارید.

- شب‌تاب بی‌دلیل می‌افروزد
  پرواز بی‌هیچ علتی ، در بالهای عقاب است
  و کهکشان بی‌بادی سماع خویش را دنبال می کند
  من بی هیچ بایدی می سرایم
  باید که حلقه زنجیر را گسست
  باید که باید‌ها را به دور ریخت
  بر من جنون متبرک باد 

 *نصرت رحمانی

اولین بارِ تو...


- این آزمایشهای لعنتی مگه جواب میدن! بابا به من چه که اینا میخوان یه کاری کنن که تا حالا تو دنیا نشده! خوب شاید نمیشه که تا حالا نکردن دیگه چرا منو مجبور میکنید برم دنبالش؟!

- این عشرت شایق یکی از باحالترین نماینده‌‌های این دوره مجلسه. ایشون طی نطق دیروزشون فرمودن زن بدون خانواده ارزش نداره! قبلا هم فرموده بودن که پیوستن به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان به ضرر زنان است. این بنده خدا و خانم بهروزی که فرموده بودن مگر در کشور قحط الرجال است که خانمها بروند نامزد ریاست جمهوری بشوند را به نظر من باید در موزه حیات وحش نگهداری کرد. خدایی حیف است!

- اینهمه پل توی این تهران خراب شده است یکی نیست بگه خوب فضای زیر اینها رو دست کم درخت بکارید.

- توی این بیست و پنج سال چنان ضربه‌ای به این دین اسلام زدند که صد سال تلاش برای نابود کردنش نمیتوانست بکند.

- هی میگویند بستر سازی برای تولید علم و از این خزعبلات! از المپیادیهای سال هفتاد و پنج و بچه‌های شریف سال هفتاد و شش تنها چند نفر که به انگشتان دست نمیرسد ایران هستند. چند وقت شنیدم که از بچه‌های بورسیه نفت که به انگلستان رفته بودند فقط یک نفر برگشته که او هم قضیه عاطفی بوده و خل شده وگرنه بقیه همه ماندند و عطای این مملکت را به لقایش بخشیدند. حالا هی بگویید ما باید مملکت را آباد کنیم... ما برویم کی باشد... ای بابا همه‌اش چرند است.

- گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
  چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
  ...

Another night without you here and I'll go crazy


- این صفحه رو ببینید! کار قشنگی کردن واسه موندن در تاریخ. اگه واسه هر چرت و پرتی که اینا میگفتن کسایی دست به دست هم بدن و از این کارا بکنن دیگه یاد میگیرن که زر زیادی نزنن!

- چند وقت پیش یکی از ماشینای فرمول یک رو تو انگلیس آورده بودن تو خیابون مردم حالشو ببرن! فکر کنید چقدر آسفالت خیابونشون صاف و صوفه که اینکارو با یه همچی ماشینی میکنن. حالا اگه ماشین شما از این جیپای صحرا با شاسی بلند هم باشه کافیه یه روز تو خیابونای تهران اینور اونور برید تا چند بار سرتون بخوره به سقف. مثل من که دیروز تو تاکسی، ورودیه میدون توحید به چمران اینجوری شدم!

- اروپا این جریان تعلیق غنی سازی رو همینطوری قبول نکرده‌ها! اگه خدا کرد و انقلابی شد و دستای کثیف اینا رو شد اسم این کارو میزارن ترکمانچای سی‌ام! یکی اون زمانا بود بیست و نه تای دیگه تو دولت جمهوری اسلامی که با دادن کلی امتیاز و فروش منابع کشور و هر ذلت دیگه میخواد خودشو نگه داره و دو دستی چسبیده به قدرت.

- یه مدتیه گویا به روز نمیشه. کسی میدونه جریان چیه؟ من اصلا وقت نکردم تو نت بگردم دنبال دلیل این موضوع.

- اینو ببینید! من لازمه چیزی بگم؟ من نمیدونم این مجلسه یا سیرک! جناب آقای جنتی هم که فرمودن ما خداییم و هر چند همه اعتراض کردند اما خوب ایشون خدا هستن و بقیه هم غلط میکنن! آخرش من خودم با همین دستام جنتی رو خفه میکنم!

- چند وقت پیش داییم از ایتالیا برگشته بود و داغ دلش دوباره تازه شده بود. تازه ایتالیایی که میگن بین اروپاییها آدمای شلخته حساب میشن. تعریفها میکرد و حسرتها میخورد که عمرشو اینجا تلف کرده واسه هیچی و همش میگفت اگه میتونید برید. میگفت یه دنیای دیگه است که ادم توش احساس امنیت و آرامش میکنه. میگفت هی هوار میزنیم که دو هزار و پانصد سال فرهنگ داریم، هیچ نداریم. فرهنگ رو باید اونجا دید. چرا ما ایرانیها به این روز افتادیم؟

- روزهایی که خنجر ریز رفت
  از غلاف تهی چه می توان کشید
  جز آه خفیفی نیم سوز
  که در پشت لب های بسته فرو بنشیند
  ...